۱۳۸۸ تیر ۱۰, چهارشنبه

شعر جدیدی از استاد نظمی

دردا دو سه روز است رخ یار ندیدیم
دردا ,دوسه روز است رخ یار ندیدیم
جز دردسر از صحبت اغیار ندیدیم
ساقی به حریفان شب دوشینه چه پیمود؟
کامروز دراین میکده هوشیار ندیدیم
محرومی از این بیش ؟که در حسرت رویش
مردیم و شبی لذت دیدار ندیدیم
بیهوده دل از صحبت صوفی نبریدیم
ما حاصلی از خرقه و دستار ندیدیم
صد درد کشیدیم زهجران وی اما
یک گوشه ی چشم از قبل یار ندیدیم
کم نیست گرفتار غمت لیک چو (نظمی)
کس را همه ی عمر گرفتار ندیدیم

۳ نظر: